Nov 30, 2005

آهای بندگان، ما خدای آپ تو ديتی هستيم!سفارش داده ايم اين خياطی بارگاه يک شلوار جين راسته ی توپ برای مان بدوزد.موهای مان را هم رب النوع مان گفته ژل بزنيم از اين به بعد و بگذاريم بلند شود تا دمب اسبی شان کنيم. پيش خودمان بماند يک CD ويل اسميت هم گرفته ايم و داريم ليريکس هايش را حفظ می کنيم. ديگر آن دوره که خدايان مثل زئوس رِيش بلند داشتند و رب النوع ها مثل آفروديته دامن های چين دار و فنر دار می پوشيدند گذشته. ديروز که دم برگر کينگ نزديک بارگاه قدم می زديم، متوجه شديم اين روزها بيشتر الهه ها شلوار برمودا می پوشند و زير تی شرت های شان هم چيز ... ( رويمان نمی شود بگوييم چی! بس که ما خدای خجالتی ای هستيم!!!) نمی بندند! تازه رب النوع مان می گفت که دوستش که تا چند قرن پيش خيلی الهه ی محجوبی بوده و حتی زيرابروهايش را هم برنمی داشته، تازگی ها اِکس می ترکاند و فاز می گيرد! های ... خدايی هم اين روزها سخت شده. بايد کلی تلاش کنی که خدای آپ تو ديتی باشی و گرنه رب النوع ها که هيچ، بندگان هم ديگر تحويلت نمی گيرند

No comments:

Post a Comment