Nov 30, 2005

خودم حافظی!هِی هِی! ديديد آخر شما بندگان بلاگ خوان کار دست ما داديد!؟ هی چپ رفتيد، راست آمديد گفتيد وای تو چه قدر خدای باحالی هستی و هی قربان ما رفتيد، ما هم گول خورديم هِی وبلاگ نوشتيم؟ نتيجه اش اين شد که اين شورای عالی بارگاه الهی، طرح استيضاح ما را در دستور کار قرار داده با اين بهانه که اين خدا مدتی است هوش و حواس از دست داده و به جای بررسی به امور بندگان اين جهانی و آن جهانی با ملعبه ای به نام وبلاگ سر خويش را گرم نموده است.حالا ما بايد بدويم و روی افکار عمومی کار کنيم که خودم نکرده يک وقت استعفای ما رای نياورد، ضايع شويم. به همين خاطر بايد مدتی در اين جا را تخته کنيم که به کارهای خودمان و بندگانمان برسيم!اما آن قدر ها هم خوش حال نباشيد! يکی دوماه ديگر، شايد کمی زودتر، شايد کمی ديرتر، دوباره برمی گرديم. به اين پيتر جکسون تپلويمان هم امر می کنيم آن موقع يک ارباب حلقه های چهار؛ بازگشت خدا؛ بسازد، بلکه اُسکار هم بگيريم!پس تا آن وقت همه ی شما را به خودم می سپارم

No comments:

Post a Comment